LOVE is like WAR Easy to start...... Difficult to end...... Impossible to forget......
نظرات شما عزیزان:
غلامي کنار پادشاهي نشسته بود. پادشاه خوابش مي آمد، اما هر گاه چشمان خود را مي بست تا بخوابد، مگسي بر گونه او مي نشست و پادشاه محکم به صورت خود مي زد تا مگس را دور کند.
مدتي گذشت، پادشاه از غلامش پرسيد:«اگر گفتي چرا خداوند مگس را آفريده است؟» غلام گفت: «مگس را آفريده تا قدرتمندان بدانند بعضي وقت ها زورشان حتي به يک مگس هم نمي رسد.»
یاران
ساعت9:14---1 فروردين 1392
خیلی باهال بود
بازم از ایجور مطالب ها بزار
ممنون
برچسبها: